تعیین نرخ ارز نقش موثری در صادرات و واردات به تبع آن تنظیم و تعدیل تراز تجاری کشور دارد. این اثرگذاری به خاطر نقشی است که این نرخ در تعیین قدرت رقابتی تولیدکنندگان داخلی در برابر رقبای خارجی در بازارهای داخلی و خارجی ایفا میکند که همه این عوامل در نهایت آثار خود را در میزان تولید و اشتغال بر جای میگذارند. در همین ارتباط مهندس سیامک حاج سیدجوادی که از بازرگانان و مجربین و متخصصین باسابقه صنعت سنگ است از مهمترین مشکلات بر سر راه صادرات صنعت سنگ را تغییرات نرخ ارز عنوان کرد. وی گفت: یکی از مهمترین موانع صادرات درحال حاضر مساله مبادلات ارزی و نرخ ارز است. با توجه به چالش نرخ تبدیل ارز و همچنین هجوم سرمایههای نقدی سرگردان به آن سمت برای سودآوری بالاتر و جلوگیری از کاهش ارزش سرمایه، این مشکل تشدید نیز شده است. از طرفی مشکلات توزیع ارز و تحویل آن به متقاضیان و بحث عرضه و تقاضا یک امر طبیعی است که هرچه تقاضا بالاتر باشد و عرضه کمتر، ارزش کالا بالا میرود.
مدیرعامل بازرگانی سیدجوادی افزود: حال اگر من به عنوان یک صادرکننده قصد صادرات کالای خود را داشته باشم قطعا با مشکل مواجه میشوم.تولیدکننده قصد تعیین قیمت صادراتی کالای خود را دارد و برای این کالا که در ایران قیمتش به ریال محاسبه میشود نرخ مشخص است. اما زمان فروش و صادرات کالا، برای تبدیل نرخ آن محصول به دلار چه قیمتی را باید به خریدار خارجی اعلام کنیم؟ تفاوت زیادی بین نرخ تبدیل مثلا ۵۶۰۰تومان با ۴۲۰۰ تومان وجود دارد و قیمت فروش کالای صادراتی بسیار متفاوت شده و بطور مستقیم بر روی قدرت رقابتی من اثر خواهد گذاشت !این مشکل همواره وجود داشته و در حال حاظر به اوج خود رسیده است هرچه نرخ تبدیل بالاتر باشد قیمت فروش ارزی کالا پایینتر بوده و قدرت رقابتی ما در بازار های جهانی بالاتر است و برعکس. با مطالعاتی که انجام دادم و با این تفاوت نرخ، شاید بیش از ٢۵ تا ٣٠ نوع سنگ میتواند از سبد صادرات رقابتی ما خارج و یا به آن داخل شود.
از طرفی در صورتی که سیاست و استراتژی فعلی نتواند بازار سیاه ارز و تفاوت قیمت این بازار را با قیمت تعیین شده ازسوی دولت از بین ببرد و این تفاوت کماکان مانند سالهای گذشته وجود داشته باشد مشکل بیشتر هم میشود! چرا که طبق قوانین جدید صادر کننده موظف است ارز حاصل از صادرات خود را وارد سیستم بانکی نموده و با نرخ تبدیل ارز دولتی ریال دریافت نماید و این به معنای کاهش سود صادرات به میزان تفاوت نرخ تبدیل ارز دولتی و ازاد خواهد بود پس صادر کننده عملا مثلا٣٠ درصد کمتر ریال دریافت میکند و این باعث جلوگیری از صادرات و توان صادراتی میشود!
وی گفت: بخش دیگری که با مشکل روبرو است بخش انتقال ارز است. ما در تبادلات ارزیمان در بخش خصوصی با مشکلات عدیدهای مواجه هستم. اگر بررسی کنیم متوجه میشویم که چه تعداد شرکت از طرف بخش خصوصی ایران (شرکتهای ایرانی) در ترکیه، دبی و عمان جهت استفاده از تبادلات ارزی برای زمان صادرات کالایشان ثبت شدهاند تا خریدار بتواند پول کالا را برایشان منتقل کند. بعد از این فعل و انفعالات باید برای ورود پول محصول خودمان به ایران اقدام کنیم.این اقدام چگونه است؟به صورت مستقیم که بین سیستم بانکی امکانش نیست.پس باید سراغ صرافهای آن کشور برویم.به طور مثال اگر ما در کشور ترکیه برای تبدیل ارز به سراغ صرافهای ترک برویم برای این عملیات ارزی در حال حاظرچیزی حدود ۸ درصد از ما کارمزد میگیرند.یعنی ما باید پول کمتری را در ایران تحویل بگیریم.این ۸ درصد چیست؟ این ۸ درصد سهمی از سود صادرات ماست که به دلیل محدودیتها و تحریمها از کف میدهیم.
از طرفی برای واردات هم دچار مشکل هستیم.صنعتگر ایرانی اگر قصد وارد کردن اقلام مصرفی مورد نیاز را برای تولید با کیفیت و مطابق با استانداردهای بازار جهانی داشته باشد و یاماشین آلات و تجهیزات مدرن بخواهد، پس از گذشتن از کلی موانع به مانع اصلی یعنی تبدیل ارز میرسد.حال، کدام نرخ مرجع است. ۴۲۰۰ تومان یا قیمت بازار آزاد؟ در اینجا زیان ما دوطرفه میشود. البته اگر بتواند ثبت سفارش کند و از ارز دولتی استفاده کند با شرایط فعلی خارج از این سیستم امکان واردات حتی با ارز آزاد هم وجود ندارد ! حاج سید جوادی افزود: در حال حاضر نیز سیاست جلوگیری از واردات کالا، در برنامه دولت است. ما کاملا با این سیاست موافق هستیم، ولی در شرایطی که محصول داخلی هم آن کیفیت را داشته باشد؛ خصوصا برای کار صادراتی. ما اگر میخواهیم کالایی را وارد بازار صادراتی کنیم، باید کیفیت محصولاتمان را در حد استاندارد جهانی بالا ببریم.برای این کار نیازمند برخی اقلام وارداتی با کیفیت هستیم که اگر از آنها استفاده نکنیم کیفیت محصولات تولیدی ما درحد کالای تولیدی رقبایمان نخواهد بود. بعضی از مواقع برای بالا بردن کیفیت محصولمان ناگزیر به استفاده از اقلام مصرفی خارجی میشویم.
حاج سیدجوادی افزود: در حال حاضر واحدهایی در ایران فعالیت میکنند که به دلیل ساختار سنتی از لحاظ ظرفیتی و تولیدی با واحدهای جدید مکانیزه قابل مقایسه نیستند. بهعنوان مثال واحدهای جدید صنعتی که متمرکز کار میکنند، خطوطشان حداقل بالای ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ متر مربع در روز تولید دارند؛ درحالیکه کارخانههای صنعتیای که من میشناسم نهایتا به طور میانگین سیصد متر مربع در روز تولید دارند. حال با این واحدهای تولیدی کوچک که توان رقابت با بقیه واحدهای مجهز و استاندارد را ندارند چه باید کرد؟ از واحدهایی که سرمایهگذاری کلانی در این بخش داشته اند، آمار دقیقی نیست. اما صحبت از ۵ تا ۶ هزار واحد سنگبری میشود. فرض بر اینکه ۵۰۰۰ واحد سنگبری فعال داشته باشیم، ۵۰۰۰ واحد سنگبری فعال که هر واحد سنگبری حداقل یک یا دو قُلهبر دارد. به این ترتیب حداقل حدود ۱۰۰۰۰ قلهبر در کشور وجود دارد و هر کارخانه سنگبری حداقل دو تا سه میلیارد تومان ارزش دارد.
بگذریم از کارخانههایی که هر کدام حداقل ۲۰ میلیارد تومان ارزش دارند که معادل با چهار میلیون دلار میشود. ولی اگر میانگین قیمت را در نظر بگیریم هر واحد سنگبری را نیم میلیون دلار قیمت بگذاریم،۵ هزار ضربدر نیم میلیون دلار میشود ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار. ما دو و نیم تا ۳ میلیارد دلار در این صنعت ماشینآلات داریم. حالا این دو سه میلیارد دلار را باید دور بریزیم؟ ۵ هزار واحد سنگبری که در هر کدام چندین نفر شاغل هستند. در مجموع ۲۵۰ تا۳۰۰ هزار نفر در این صنعت اشتغال دارند. باید یک فکری برای اینها کرد.تا زه این نیروی انسانی مستقیم درگیر تولید است و در صورتی که سایر خدمات جانبی ان را بررسی نماییم به رقمی نزدیک به ٧٠٠ تا ٨٠٠ هزار نفر میرسیم! خوب ایا واقعا این واحدها توان صادرات ندارند یا دارند ؟ اگر ندارند چه باید کرد؟ آیا امکان ان هست که با به روز رساندن و سرمایه گذاری محدودی انها را به توانایی تولید محصول صادراتی رساند و برای چه بازارهایی؟ بنده اعلام میکنم که صد درصد امکان این امر وجود دارد!
وی با اشاره به ایجاد پایانهها گفت: ایجاد پایانههای سنگی کمک زیادی به امر صادرات میکند.مشابه این عملا در شهرکهای صنعتی مثلا در چین اجرا شده است ! حال نکته اینجاست.کار پایانه سنگی چیست؟ کار این پایانه این است که به ارائه خدمات تمرکز میدهد ومصرف کننده دیگر برای خرید سنگ مورد نیاز خود از این کارخانه به آن کارخانه سرگردان نمی شود.همچنین کارفرما در این پایانه میتواند تمام خدمات مربوط به سنگ،از برش گرفته تا خدمات دیگررا به راحتی هماهنگ کند. به عبارتی عناصر واسطه از بین رفته و تولید کننده امکان دستیابی مستقیم به خریدار را دارد و بالعکس و علاوه بر ان خریداران خارجی نیز با بازدید از این پایانهها به راحتی به منشا اصلی تولید و پتانسیل های موجود در بازار دست مییابند. این پایانهها میتواند برای سنگ فراوری شده و هم سنگ بلوک ایجاد و در مراکز استانهاو مناطقی که دخایر سنگی ایران و کارخانجات متمرکز هستند اجرا گردند ،اما از سال گذشته که این ایده مطرح شده هنوز هیچ اقدامی برای تحقق یافتن این امر مهم صورت نگرفته است!